آیا سفید شدن موها قابل برگشت است؟
در واقع باید گفت نمیتوان از سفید شدن موها جلوگیری کرد، موهای شما مطابق خصوصیت ژنتیکی و الگوی ارث خانوادگیتان در سن خاصی سفید میشود. این سفیدی موها قابل برگشت نیست و موهایی که در اثر ارث یا کهولت سنی سفید شدهاند دیگر فاقد رنگدانهاند و تنها میتوان با رنگ کردن آن را مخفی کرد...
بعضی از افراد عادت به رنگکردن موهایشان دارند یا وقتی سفید میشوند برای تغییر موها را رنگ میکنند این افراد دیگر لازم نیست دنبال آرایشگر بگردند، چون مدتی است که محصولات جدیدی به بازار آمده که این مشکل را حل میکند. شاید شما هم شامپوهایی را دیده باشید که میتوان با آنها موها را رنگ کرد. این شامپوها بیشتر برای حفظ رنگ موی قبلی مفیدند، چراکه قدرت رنگکنندگی چندان زیادی ندارند و معمولا با چند بار مصرف میتوانند رنگ موی شما را به رنگ دلخواهتان تغییر دهند. عمده مصرف این شامپوها مربوط به بانوان و آقایانی است که موهای خاکستری دارند و دوست دارند به تدریج این موهای خاکستری را بپوشانند.
بهخصوص اگر شما موهای خاکستری داشته باشید و نخواهید یک دفعه رنگ آنها را با رنگ مو تغییر دهید تا کسی متوجه این تغییرات نشود، میتوانید این شامپوها را امتحان کنید. منافع این روش تغییر تدریجی رنگ مو است که البته به میزان تیرگی موها هم بستگی دارد.
حفظ بیشتر رنگ مویی که آرایشگر برای شما زده و به این ترتیب لازم نیست با فاصله زمانی کوتاه به آرایشگاه بروید، مقرون به صرفه بودن و عدم آسیب به موها از دیگر مزایای آن است ولی این نوع رنگ مو روی موهای خیلی تیره بیتاثیر است و تغییر رنگ در آن بسیار تدریجی است و امکان رنگشدن کامل موهای خاکستری هم وجود ندارد ولی باعث میشود کمتر به نظر برسند.
عیب دیگر رنگ موهای شامپویی این است که رنگ مو را بهصورت دائم و مستمر تغییر نمیدهند. برای تغییر رنگ موها با این شامپوها، فقط لازم است این شامپوها را به موهایتان بزنید و با آن موهایتان را شانه کنید. به این ترتیب مواد رنگکننده بین موهای شما پخش میشوند. در مرحله آخر باید 5 دقیقه صبر کنید و سپس موهایتان را آبکشی کنید. البته قبل از مصرف بروشور این شامپوها را بخوانید و حتما قبل از مصرف، تست حساسیت انجام دهیدیا با پزشک خود مشورت کنید.
به گفته روانشناسان و محققان صاحبنظر، یکی از عوامل خیانت فرد متاهل، گذشته اوست. فردی که در یک خانواده بی بند و بار پرورش یافته و بزرگ شده به نوعی با تربیت سالم بیگانه است. دختر و پسری که برای رفتن زیر یک سقف روزشماری می کنند آمال و آرزوهای مختلفی دارند. عروسی بگیرند، بچهدار شوند، خانهشان را بزرگتر کنند، ماشین دلخواهشان را بخرند، به سفرهای مختلف بروند و … خب در بهترین حالت، این شادیها با خاطراتی خوش می آیند و برای زوجین بهیادماندنی می شوند. اغلب همسرانی که با این خاطرات زندگی می کنند همیشه شریک غم و شادی هم بوده و در تمام دوران زندگی متعهد و وفادار به یکدیگرند، اما در مقابل زوجهایی هم هستند که با وجود خاطراتی شاد و ماندگار، به دلیل برخی فشارها، مشکلات و کمبودهای زندگی یا به دلیل عقاید سست و متزلزل در برههای از زندگی مشترک راه خود را گم کرده و دچار خیانت به همسر می شوند. خوب است بدانیم برقراری روابط نامشروع، ریسک ابتلا به بیماریهای خطرناک، رسوایی، متارکه، طلاق، رفتارهای باجگیرانه یا رشوهخواهی، تهدید، تولد فرزندانی بیهویت و… را افزایش خواهد داد.
پای نفر سومی در میان است …
خیانت منفورترین واژهای است که حتی شنیدن نام آن هم دلهرهآور است. خیانت زمانی رخ می دهد که هیچگونه پیوند عاطفی بین زوجین نباشد. خیانت اعتماد و اطمینان بین همسران را از بین برده و ادامه زندگی را برای یکی از طرفین دشوار می کند.
در بیشتر مواقع همسری که مورد بی وفایی یا خیانت قرار گرفته بشدت سرخورده می شود و حتی با تصمیمی عجولانه ممکن است میدان را برای نفر سوم خالی کند.
بنا به گفته آسیبشناسان شایعترین خیانتهایی که در جامعه کنونی ما رواج دارد. خیانت عاطفی، خیانت جنسی و خیانت اینترنتی است.
در خیانت عاطفی، یکی از زوجین از نظر احساسی به شخص دیگری غیر از همسر خود علاقهمند می شود. فرد از صحبتکردن با شخص دوم لذت می برد و تمایل دارد که اوقات فراغت خود را هم با او بگذراند. اغلب این افراد فرار از خانه و خانواده را به علت کمبود محبتهای عاطفی، نقزدنهای دائمی یا نزاع و مجادلههای همسر خود می دانند.
اما در خیانت جنسی، هیچگونه احساس و عاطفهای میان فرد با طرف مقابلش وجود ندارد و تنها روابط جنسی و هیجانی موجب برقراری این رفتار ناپسند می شود. در واقع اغلب این افراد توانایی نه گفتن در روابط جنسی را ندارند و حتی ممکن است شرایطی برای آنها پیش آید که نتوانند در مقابلش بایستند. از سوی دیگر بیشتر این افراد مایلند بدانند که از نظر دیگران تا چه میزان جالب و جذابند. همین حس برتریجویی باعث گرایش آنها به روابط نامشروع می شود.
در خیانت اینترنتی هم فرد متاهل با فردی که همسر قانونی او نیست گفت و گو کرده و تصاویر، مشخصات یا مسائل خصوصی دو طرف رد و بدل می شود.
اما چرا برخی از همسران خیانت میکنند؟
علل و عوامل گرایش به خیانت
۱ – به گفته روانشناسان و محققان صاحبنظر، یکی از عوامل خیانت فرد متاهل، گذشته اوست. فردی که در یک خانواده بی بند و بار پرورش یافته و بزرگ شده به نوعی با تربیت سالم بیگانه است. یعنی نمی داند که روابط سالم حاکم بر خانواده چیست و چگونه است. اینگونه افراد ارتباط بی قید و شرط، برقراری روابط نامشروع و ابراز تمایلات احساسی نابجا به جنس مخالف را جزئی از زندگی خود می دانند و حتی پس از ازدواج نیز این روابط را حفظ کرده و به آن ادامه م یدهند.
۲ - تنهایی و بیکاری نیز یکی دیگر از عوامل گرایش به خیانت است. اینگونه افراد در زمانهای فراغت با جنس مخالف ارتباط برقرار کرده و به نوعی وقت خود را پر می کنند.
۳ - از سوی دیگر وقتی در جامعهای روابط ناشایست رواج یابد و علنی شود، روابط برخی از زنان و مردان آزادانه شده و قبح و زشتی آن کمرنگ و در نهایت عادی می شود. در این زمان احتمال دارد برخی از همسران جذب وسوسه دنیای پرزرق و برق شده و بخواهند اینگونه روابط را تجربه کنند.
۴ – برخی افراد نیز به علت آن که دوران مجردی محدودی داشتهاند، اینگونه می پندارند که ازدواج باعث محدودیت و مانع خوشگذرانی آنها شده است. بنابراین شرکت در پارتیها، ارتباط زیاد با جنس مخالف و… در آنها انگیزهای برای خیانت به شریک زندگی می شود.
۵ - مشکلات مالی و اقتصادی را هم نباید نادیده گرفت. تمایل به داشتن زندگیهای پرزرق و برق، مجلل و مدگرایی از دیگر عوامل بروز خیانت محسوب میشود.
۶ – در ضمن دستیابی به موقعیتهای اجتماعی بالاتر، تنوع در به دست آوردن جذابیتهای جنسی، شناخت نداشتن کامل زوجین از نیازهای یکدیگر، نبود ارتباط عاطفی و صمیمانه، ضعف مبانی اخلاقی، ازدواجهای ناهمگون و اجباری، ازدواجهایی که بر اساس احساسات و بدون آگاهی سر گرفتهاند، ارضانشدن سالم نیازهای جنسی در نهاد خانواده، نبود جذابیت در همسران، انتقام از رفتار خیانتکارانه همسر، مشکلات شخصیتی یا روانی یکی از زوجین و انتقام تلافیجویانه در برابر شک و گمانهای افراطی و نابجای همسران از دیگر عوامل خیانت زوجین محسوب می شود.
خــــدایا ...!
گاهى که دلــــم از این و آن و زمین و زمان مى گـیـــرد
نگـــاهم را به سوى تــــو و آســـــمان مى گیرم
و آنقدر با تو درد و دل مى کنم تا کم کم چـشــــم هـــایم با ابـــرهاى بارانیت همراهى مى کنند
و قــلـــبـــم سـبــک مى شود
آنوقت تو مى آیى و تمام فضاى دلم را پر مى کنى
و من دیگر آرام مى شوم
و احــســـاس میکنم هیچ چیز نمى تواند مرا از پاى در بیاورد
چون تو را در قــلـبـــم دارم