♥ بانوی متفاوت

♥ بانوی متفاوت

غمهایی که چشم ها را خیس نمی کنند زودتر به استخوان میرسند!
♥ بانوی متفاوت

♥ بانوی متفاوت

غمهایی که چشم ها را خیس نمی کنند زودتر به استخوان میرسند!

این روزها، چطور با تنهایی تا کنیم

این روزها تنهایی مشکل حادی است. جهان بیشتر و بیش از پیش به هم متصل شده است، اما بسیاری از مردم در داخل آن احساس تنهایی می کنند. در واقع، می توانید احساس تنهایی کنید، حتی اگر با اشخاصی زیادی در تعامل باشید.


این روزها، چطور با تنهایی تا کنیم


این روزها تنهایی مشکل حادی است. جهان بیشتر و بیش از پیش به هم متصل شده است، اما بسیاری از مردم در داخل آن احساس تنهایی می کنند. در واقع، می توانید احساس تنهایی کنید، حتی اگر با اشخاصی زیادی در تعامل باشید. می توانید احساس تنهایی کنید، حتی اگر تنها زندگی نمی کنید.

ممکن است الان احساس تنهایی نکنید، اما ممکن است بارها این احساس به شما دست داده باشد یا در همین لحظه دست دهد.


در اینجا نکاتی درباره مواجهه با تنهایی بیان شده است:


1. نسبت به خودتان خوشبین باشید

منفی بافی درونی می تواند شما را به کشتن دهد. اگر دائماً خودتان را زشت، مفلوک یا بی ریخت تصور می کنید، بنابراین برای شما بسیار مشکل است که با دیگران ارتباط برقرار کنید. باید نخست خودتان را بپسندید پیش از اینکه بتوانید دیگران را بپسندید.

درست است، شما ممکن است خصلت های منفی داشته باشید. اما می دانید؟ هرکسی همین طور است. پس به جای وجه منفی بر وجه مثبت تان تمرکز کنید. به روش خوشبینانه خود را تصور کنید.

اگر پی بردید که حذف تفکر بدبینانه دشوار است. آنگاه از قدرت «اما» استفاده کنید، برای مثال، باید به خودتان بگویید: « ممکن است زیباترین فرد جهان نباشم اما قلبی بخشنده دارم»


2. نگرشی قدردان داشته باشید

نعمت های خود را بشمارید و به خاطر آنها سپاسگزار باشید. بر جنبه های منفی زندگی تمرکز کردن آسان است.اما فراموش نکنید که جنبه های مثبتی زیادی هم وجود دارد. آنها را به یاد بیاورید و سپاسگزار باشید.

اما این موضوع چه ربطی به تنهایی دارد؟ بسیار خوب، اگر شما قدرشناس باشید، پس؛ آنگاه خوشحال خواهید بود که موجب جذب مردم به سوی شما خواهد شد. یک لحظه به این موضوع فکر کنید: ترجیح می دهید در کنار یک شخص غرغرو باشید یا یک شخص خوشحال؟


3. جنبه مثبت دیگران را ببینید

همچنان که باید تنها جنبه مثبت خود را ببینید، افزون بر این باید جنبه مثبت دیگران را ببینید. هرکسی نقایصی دارد ، اما همه نیز جنبه ی مثبتی دارند. تمرکز بر وجه مثبت را برگزینید. که ممکن است باعث شود به دیگران علاقه مند شوید و برقراری ارتباط با آنها برایتان ساده تر گردد.


4. برای دیگران کاری انجام دهید

اگر بیشتر در فکر خودتان هستید، بیشتر احتمال دارد که احساس تاسف و تنهایی کنید. برای مثال، ممکن است تصور کنید کسی شما را دوست ندارد یا به فکر شما نیست. بنابراین مهم است که توجه تان را از خودتان دور کنید.

شما می توانید برای دیگران کاری انجام دهید. این عمل می تواند به سادگی لبخند زدن به همسایگان و همکاران باشد. یا اگر به دعا معتقدید (چنانکه من معتقدم)، می توانید برای دیگران دعا کنید. اسم شان را ذکر کرده و برای خواسته هایشان دعا کنید. این ساده است اما می تواند خودتان و دیگران را شگفت زده کند.


5. عضو یک انجمن شوید

این مهم است که شما به یک انجمن به پیوندید جایی که مردم مراقب یکدیگر هستند. انجمن های مجازی کفایت نمی کند. شما باید در جهان واقعی عضو یک انجمن شوید. می تواند یک انجمن تفریحی باشد، سازمان اجتماعی یا هر چیز دیگری که مناسب شماست.

اگر از قبل دوستی دارید که عضو یک انجمن است، از او بخواهید که شما را به انجمن معرفی کند. اگر نمی خواهید، این شجاعت را به خرج داده، بروید و خودتان را معرفی کنید. نگاه مثبتی به خودتان و دیگران داشته باشید. موفق خواهید شد.


6. همیشه پیش قدم باشید

وقتی به یک نشست اجتماعی می روید، منتظر نباشید دیگران به شما توجه کنند. به جای آن پیش قدم شده و به دیگران توجه کنید. با آنها سلام و احوال پرسی کنید. صمیمانه به زندگی شان علاقه مند شوید.


اگر احساس تنهایی نمی کنید

ممکن است این مقاله را خوانده باشید و فکر کنید: « من احساس تنهایی نمی کنم پس این مقاله به درد من نمی خورد»

بسیار خوب، چه خوب! بنابراین وظیفه ای خواهید داشت: با یک شخص تنها دوست شوید، به او توجه کنید. او را از تنهایی دور کنید. ممکن است برای شما ساده باشد، اما هیچ نمی دانید که چقدر ممکن است برای شخص دیگری پیچیده باشد.

چه کسی می داند؟ ممکن است به زندگی شخص دیگری جان ببخشید!

برای زنی که فریاد می زد و فریادرسی نداشت!

مردان عزیز، بفهمید و درک کنید که مهمترین و اصلی ترین نگرانی شما، از زندگی در جامعه ای با شرایط ظلم به زنان و سلب آزادی آنان، باید این نکته باشد که "آزادی مردان، در گرو آزادی زنان است".
مگر می شود در کنار زنی افسرده، یک مرد بتونه خوشحال باشه؟ مگر می شود با زنی که بخاطر ترس از کتک و آبروریزی، گذشته اش رو از مرد پنهان می کنه بشه انتظار همفکری و همسری داشت؟ با زنی که نیازهای طبیعی جنسی و روحی و جسمیش سرکوفت شده چطور میشه از زندگی لذت برد؟ مادری که دچار افسردگی روحیه، کدوم مرد شاد و نرمالی رو میتونه تربیت کنه؟
مردان عزیز، بفهمید و درک کنید که در جامعه ای که زنان در موقعیت فرودست هستند، شما نمی توانید آزاد باشید؛ این مهمترین نکته ایست که نرینه های سنتی و مذهبی، توانایی فهم و درک آن را ندارند.



مردان عزیز، بیایید با تمام وجود، به زنان و حقوقشان احترام بگذاریم؛
در غیر اینصورت هرگز نمی توانیم، از تمام آرامش و لذت بی پایانی که بودن در کنار این موجودات عزیز به همراه دارد، بهره مند شویم
هم اکنون میلیونها مرد در کشورهای سنتی و عقب مانده ی مذهبی، از جو زن ستیزی حاکم بر جامعه دارن رنج می کشن؛ که اغلب خودشون هم نمیدونن این رنج ناشی از چیه؛ سردی و کمبودهای عاطفی رو با بیزاری دارن تحمل میکنن؛ دچار انواع اختلالات جنسی، افسردگی و انواع بیماریهای روحی هستند؛ همه و همه ناشی از بی احترامی آنها به زنان و نادیده گرفتن حقوقشان است


حجاب را برایشان اجباری کردند؛ حق طلاق را به دست مردانشان دادند؛
آنها را به دام محلل انداختند؛ هوودار می شوند؛ اگر شوهرانشان را ارضای جنسی نکنند، بعد از مرگ بهشت را نمی بینند؛ بدون رضایت و آگاهی شوهر، نباید از خانه بیرون روند؛ اگر بیرون رفته و خود را معطر سازند، زناکارند؛ به اراده ی خود نمی توانند شوهر کنند و عقد آنها باطل است؛ بزرگترین فتنه انگیزهای زمین هستند؛ از دنده ی چپ مرد خلق شده اند؛ کشتزار مردان هستند؛ به هر طریق ممکن در ارث بردن، نصف مرد سهم می برند؛ ناقص العقلند؛ ناقص الدینند؛ کتک زدن آنها در حالتی، مجاز و دروغ گفتن به آنها حلال است؛ بخاطر بوسه صد ضربه شلاق و بخاطر سکس سنگسار می شوند؛ و در آخر هم کمترین حق ممکن برایشان در نظر گرفته شده و در بهشت خیالی و موهومی ادیان سامی، باید به نزد شوهران سابق خود برگردند...
اینها ثمرات تلخی ست، که از کتبی که خود زنان، آنها را مقدسشان میپندارند، برایشان به جا مانده است

از مهر تا قهر


دنیا شبیه ِ چشم های ِ توست 
از مهر و قهرش
هیچ کس ، سَر در نیاورده ست ...