غمهایی که چشم ها را خیس نمی کنند زودتر به استخوان میرسند!
درباره من
سلام از اینکه به وبلاگم سرزدین ازتون تشکر میکنم. وبلاگم صدائیست که از دلم برخواسته و آن را با اشعاری زیبا و دل نوشته هایی قشنگ به اوج رسوندم که تقدیم به وجود شما میکنم. صدایی که شاید از جنس خودتون باشه. امیدوارم از این وبلاگ لذت ببرید و من رو از نظرات زیباتون محروم نکنید. سعی میکنم هر روز نظرات شمارو بخونم و هر ماه هم آپ کنم.
Insta:puorad
ادامه...
فشارهای روانی بر زنان مطلقه!
فشارها و استرسهایی که جامعه کنونی ما در حال تحمل آن است در بیشتر مواقع ناشی از حاکم شدن فرهنگهای غلطی است که از...
15 دردی که درمان خانگی دارند!
۱.جوش های خارشدار جوش های خارشدار در اثر روغن های گیاهی، عطر یا عرق سوز شدن به وجود می آیند. برای رفع آن می توانید...
مشکلاتی که لباسهای تنگ ایجاد می کنند!
لباسهای تنگ تنها شامل شلوار و پیراهن نمیشود و باید به تمام لباسهایی که پوشیدهایم دقت کنیم. لباسهای تنگ میتوانند...
چرا دختران هر چه بیشتر تحصیل می کنند متکبّرتر و احمق تر و محبّت ناپذیرتر و شقی تر می شوند و زندگی خود را تباه می کنند و نهایتاً اسوۀ جنون و شقاوت شده و به انواع امراض روانی مبتلا می گردند ؟
آیا این تقصیر علم است ؟ از قدیم گفته اند درختی که پر ثمرتر است سر به زیرتر است و انسانی که عالمتر است متواضع تر است و با محبّت تر و خادمتر و بی توقع تر . گوئی آنچه که در مدارس مدرن تعلیم داده می شود علم نیست و بلکه ضدّ علم است که از انسانها غولهای آدمخوار می پرورد . و این امر در دختران دو صد چندان مهلکتر خود نمائی می کند چرا که قرار است فطرتاً اسوۀ رحمت و گذشت و مادریّت باشند.
ماهیّت علوم جدید شدیداً ضد انسانی و شقی و جهانخوار است و جز تحقیر روح انسان کاری ندارد . بس که اندر مدرسه تحقیر انسان کرده اند فارغ التحصیل علم را همچو حیوان کرده اند . و بلکه همچو شیطان کرده اند . لطافت روح دختران نو بالغ تاب تحمل اینهمه شقاوت و حقارت را در مدارس و دانشگاهها ندارد . گوئی فرمولهای فیزیک و شیمی و ریاضی و روانشناسی و غیره قاتل روح دختران است زیرا اکثر قریب به اتفاق فارغ التحصیلان دانشگاهها زندگانی تیره و زشتی می یابند و گوئی روح زندگی و رحمت و محبت از وجودشان رخت بر می بندد. براستی آیا روان شناسی جدید هرگز به این معضله مهلک پرداخته است ؟ چرا دانشگاهها از دختران غولهائی بی عاطفه و عقیم و آدمخوار می پرورد ؟ این چه عملی است که روح و دل را می میراند ؟
جنون دختران تحصیل کرده
چرا دختران هر چه بیشتر تحصیل می کنند متکبّرتر و احمق تر و محبّت ناپذیرتر و شقی تر می شوند و زندگی خود را تباه می کنند و نهایتاً اسوۀ جنون و شقاوت شده و به انواع امراض روانی مبتلا می گردند ؟
آیا این تقصیر علم است ؟ از قدیم گفته اند درختی که پر ثمرتر است سر به زیرتر است و انسانی که عالمتر است متواضع تر است و با محبّت تر و خادمتر و بی توقع تر . گوئی آنچه که در مدارس مدرن تعلیم داده می شود علم نیست و بلکه ضدّ علم است که از انسانها غولهای آدمخوار می پرورد . و این امر در دختران دو صد چندان مهلکتر خود نمائی می کند چرا که قرار است فطرتاً اسوۀ رحمت و گذشت و مادریّت باشند.
ماهیّت علوم جدید شدیداً ضد انسانی و شقی و جهانخوار است و جز تحقیر روح انسان کاری ندارد . بس که اندر مدرسه تحقیر انسان کرده اند فارغ التحصیل علم را همچو حیوان کرده اند . و بلکه همچو شیطان کرده اند . لطافت روح دختران نو بالغ تاب تحمل اینهمه شقاوت و حقارت را در مدارس و دانشگاهها ندارد . گوئی فرمولهای فیزیک و شیمی و ریاضی و روانشناسی و غیره قاتل روح دختران است زیرا اکثر قریب به اتفاق فارغ التحصیلان دانشگاهها زندگانی تیره و زشتی می یابند و گوئی روح زندگی و رحمت و محبت از وجودشان رخت بر می بندد. براستی آیا روان شناسی جدید هرگز به این معضله مهلک پرداخته است ؟ چرا دانشگاهها از دختران غولهائی بی عاطفه و عقیم و آدمخوار می پرورد ؟ این چه عملی است که روح و دل را می میراند ؟
استاد علی اکبر خانجانی
کاشک
یک کلاه بود که قاضی می کردیم