♥ بانوی متفاوت

♥ بانوی متفاوت

غمهایی که چشم ها را خیس نمی کنند زودتر به استخوان میرسند!
♥ بانوی متفاوت

♥ بانوی متفاوت

غمهایی که چشم ها را خیس نمی کنند زودتر به استخوان میرسند!

تقسیم عادلانه ای نبود خودت برای او , یادت برای من!

تقدیر یه سایه است واسه همه ارزوها ...


تو برای این شب من مهتاب ارزو کن ...


تقدیر برای من سایه سار سراب اینه است


 تو این سکوت و بهت جاده تو هنوز افق رسیدن


من برای با تو بودن دلیل اخرین میخوام


دلیلی برای زنده موندن یا همیشه تا ابد مردن


خدا یا صدایم کن از این الودگی فریاد همه این بغض و شکستن اما ندونستن چرا ساکتم


هنوز باورم میشه  این سراب رسیدن رو باور همه دروغها همه اواز کلاغها


تو فاصله ای بین من با خود من تو ....


بیا شاعری کن برای محفل شمع و پروانه 


من میسوزم و میسازم همه این خاطره هارو 


من هنوز نرسیدم به ته جاده بریدم


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد