♥ بانوی متفاوت

♥ بانوی متفاوت

غمهایی که چشم ها را خیس نمی کنند زودتر به استخوان میرسند!
♥ بانوی متفاوت

♥ بانوی متفاوت

غمهایی که چشم ها را خیس نمی کنند زودتر به استخوان میرسند!

درد از خود من است دنیای مجازی بهانه است

مخاطب نوشته هایم همیشه خودم هستم چون وقتی احساسم را گم می کنم بعد از نوشتن در بین خطوط و حرفهای بی معنی ام پیدایش می کنم.

این روزها حال و هوای غریبی دارم جنسش را نمی دانم اما می دانم اندکی شاکی ام ، اندکی غمگینم ، اندکی امیدوار و اندکی بی احساس ....حالم پارادوکس دارد نه !!

دنیای مجازی به من آموخت حجم تنهایی ما آدمها به اندازه خودمان است و این تنهایی وقتی وحشتناک می شود که در میان جمع فکر کنی تنها نیستی به نظر من این اینترنت این دنیای مجازی به ادم دروغ می گوید مثل پشمک می ماند که نباید گول حجم زیادش را بخوری می توانی همه آن را در لیوانی جای بدهی و وقتی می فشاریش انوقت هست که می فهمی چقدر توخالی است .

مدتی است از هیاهوی دنیای مجازی خسته شده ام ...خودم را در هیاهوی مجازی گم کرده بودم و باورم شده بود که تنها نیستم ...تصمیم گرفتم مدتی ارتباط مجازی را قطع کنم ...ترک عادت همیشه سخت است ...اما توانستم امروز در کلوب راستش همه دوستانم به نظرم غریبه آمدند ...همه کسانی که مدتی انها مرا تایید کردند و گاهی من انها را تایید کردم همه انها به نظرم تنها آمدند ... حرفی برای گفتن نداشتم اما خودم را مجبور کردم چیزی بنویسم ...راستش دیگر همه حرفهایم شعارگونه به نظرم می آید ...نمی دانم کدام قسمت وجودم را پشت تک نوشته های دنیای مجازی ام مخفی می کردم یا می کنم با خودم فکر کردم دنیا ما پر از شعار شده است اما وقتی من فقط می توانم آنهم به سختی خودم را تغییر بدهم چرا نا خواسته دارم سعی می کنم دیگران را با دیدگاههای خودم آشنا کنم اصلا ادمهای امروز انقدر گرفتار خود هستند که معدود آدمهایی برایشان اهمیت دارد تو از چه سخن می گویی هیاهویی است ...که اصلا انقدر ادمها و من خودم گرفتار عرضه اندام توانایی های خودمان هستیم که وسواس بر سر اینکه چه بگویم و چه نگویم اهمیت خود را از دست می دهد ...حال من همیشه در دنیای مجازی و واقعی برای گفتن یا نوشتن یک حرف چقدر خود را سرزنش می کردم ....راستش فهمیدم اخلاق بسیار نسبی است ...اینکه من خود را مجبور می کنم آنگونه که اخلاقی است عمل کنم قرارداد من است و وقتی فکر کنم این شیوه مطلق است و انتظار داشته باشم دیگران هم مانند من رفتار کنند بسیار خودخواهانه و متکبرانه است ...منظورم از اخلاق ریزه کاری هایی است فردی و گرنه همه می دانیم بی ادبی و گستاخی صفت نکوهیده ای است و غیره و غیره ...منظورم از بی اخلاقی ریز کاریهایی است فردی مثلا من پاسخ ندادن و بی تفاوتی به ادمهای دیگر را بی اخلاقی می دانم در صورتیکه این یک قانون نسبی است و نمی توانم کسی را که به هر دلیلی این رفتار را دارد سرزنش کنم ...راستش همه اینها را در دنیای رنگارنگ مجازی کشف کردم و در اخر فهمیدم دلبستن به دنیای مجازی برای پر کردن تنهایی دنیای مدرن فریب و سرابی است که ره اورد دنیای مدرن است و بسیار خطرناک اما گریزی از آن نیست و جای نقد هم اگر هست کار من نیست ...

نظرات 2 + ارسال نظر
رئوف غلامی جمعه 31 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 03:21

سلام دوست عزیزم.
راستش رو بخواهید یکی از دلایلی که حذف عضویت کردم همینه که میفرمایید. اما ناگزیر بعد از یه مدتی به این دنیای مجازی برمیگردیم !
منم دقیقا هم احساس شما هستم / احساس خستگی و پوچی بهم دست میده / گاهی با خودم میگم : آخه تو اینجا چی کار میکنی؟
توی این دنیا همه ما گم شده ایم و دست دراز میکنیم شاید...

یه حسی دارم این روزا / همش با خودم میگم ...شاید مردم
حواسم نیست!

سلام .خواهش میکنم نفرمایید همه ما به این حس واقف هستیم دوست من. زمان چه زود میگذرد

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 16:10

دنیا دنیای عجیبی شده همه ی ما به نحوی زندانی هستیم
تو محل کارمون با دوستانمون غریبه هستیم حتی تو خونه هم با همسر و بچه هامون و حتی با خودمون غریبه ایم توی دنیایی داریم می چرخیم که همه چیزش تصنعی و عاریه ای است حتی نماز و عباداتش بی روح و کلیشه ای شده
تو ی این دنیا همه ی ما گم شده ایم و دست دراز می کنیم شاید آشنایی دستمون را بگیره و راه را بما نشون بده ولی به نظر می رسه همه ی ما به کاهدان زده ایم

سلام دوست عزیز ممنون از همدردیتون وهمراهیتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد