♥ بانوی متفاوت

♥ بانوی متفاوت

غمهایی که چشم ها را خیس نمی کنند زودتر به استخوان میرسند!
♥ بانوی متفاوت

♥ بانوی متفاوت

غمهایی که چشم ها را خیس نمی کنند زودتر به استخوان میرسند!

یک تجربه

گفتی چه زیبا می نویسی ،آری تو با همین دلنوشته ها بود که جسارت گفتن دوستت دارم را یافتی،نمی دانستی که با بر زبان آوردن این کلام چه میکنی...با دل آزرده من در آن روزهای عاشقی چه نور امیدی بر دلم افروختی،و من ساده در پی یافتن کلام و واژها چه شبها تا صبح به عشق رضایت خاطر تو پلک نزدم تا برایت بهترین را بنگارم....غافل از دل تو...که پا پس کشیده بود....خیالی نیست یک ضربه کاری تبر به ضربات قبلی  خورده براین درخت پوسیده  دوباره زده شد...چه زجر آور است درخت سر راه بودن آن هنگام که هر مسافربا افتخار اسمش رابر تن خسته ات حک می کند،ودردناکتر اینکه حریف تمرینی عشق دیگران بودن....یا یک تجربه خوب برای دیگران شدن.....



رفتی اما هنوز نوای لرزان دوستت دارم همنوا با بغض و گریه ات در گوشم زمزمه می شود...امروز چه سخت باختم...آنچه را که همیشه هراس باختنش را داشتم...خدایا دیگر هیچ از تو نمی خواهم...آنچه خواستم نداده پس گرفتی...پس بگیر آنچه را به من ترحم کرده ای...


گاهی با یک قطره ، لیوانی لبریز می شود

گاهی با یک کلام ، قلبی آسوده و آرام می گردد

گاهی با یک کلمه ، یک انسان نابود می شود

گاهی با یک بی مهری ، دلی می شکند

مراقب بعضی یک ها باشیم

در حالی که ناچیزند ، همه چیزند . . .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد