ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
دیدن لبخند دوستانم گاهی مرا بس است
اشاعه ی تدریجی نگاه هایی که کالبدی را تاثیرگذار خواهد بود ، مرا بس است
عصاره ی تن من ، تنها توجه و محبت نیست ...
جسم من ، تن من خود تشکیل شده از سلولهای فعال و خود ساخته که با محبت فردی ، هورمونهایی تولید میکند که جسم و روحم را با طراوت میکند
پس من نیز نیازمند هستم...
این حسی که به کسی میدهم ، فردی را که من ، شاد میکنم ، خودم نیز از آن لذت بهرمند میشوم. همیشه اینگونه بوده ام و سعی بر این چنینی دارم...
کاری را برای کسی انجام میدهم ، خود بیشتر لذت میبرم تاآن فاعل
و یا حتی کسی را مثلا ماساژ میدهم ، من نیز از خستگی در رفتتنش ، شاد و پر انرژی میشوم...
شما هم اگر مثل من هستید ، خوشحال تر میشوم چون تازه در میبابم که مثل شما یک انسانم.