♥ بانوی متفاوت

♥ بانوی متفاوت

غمهایی که چشم ها را خیس نمی کنند زودتر به استخوان میرسند!
♥ بانوی متفاوت

♥ بانوی متفاوت

غمهایی که چشم ها را خیس نمی کنند زودتر به استخوان میرسند!

منم دلتنگ

در این تاریکی مطلق


دراین شب زنده داری ها


کناره پنجره تنها


نشسته روی متن خاطرات تلخ و شیرینم، همین حالا


من از آن دور دستها می آیم


من از دریای پاکی صداقتها می آیم


و میدانم که در این پیچ و خمهای خیابانها


یکی هست آنطرفتر دورتر، از ساحلی زیبا


که بیدار است، میخواند و می اندیشدو با حس پاکش مینویسد همچنان تنها


و من اینجا و او آنجا


نشسته روی متن خاطرات، تلخ و شیرینم همین حالا


دلم تنگ است برای حس ناب پاک سرشار از صداقتها


دلم قلبی سرشار از، محبتها  میخواهد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد