♥ بانوی متفاوت

♥ بانوی متفاوت

غمهایی که چشم ها را خیس نمی کنند زودتر به استخوان میرسند!
♥ بانوی متفاوت

♥ بانوی متفاوت

غمهایی که چشم ها را خیس نمی کنند زودتر به استخوان میرسند!

سرگشته!


با همه‌ی بی سر و سامانی ام 
باز به دنبال پریشانی ام 

طاقت فرسودگی‌ام هیچ نیست
در پیِ ویران شدنی آنی ام... 
 

آمده‌ام بلکه نگاهم کنی
عاشقِ آن لحظه‌یِ طوفانی ام 

دلخوشِ گرمایِ کسی نیستم
آمده‌ام تا تو بسوزانی ام 

«آمده‌ام با عطشِ سالها
تا تو کمی عشق بنوشانی ام »

ماهیِ سرگشته یِ دریا شدم
تا تو بگیری و بمیرانی ام 

«خوبترین حادثه می‌دانمت 
خوبترین حادثه می‌دانی ام؟؟؟»

«حرف بزن ابرِ مرا باز کن
دیر زمانی‌ست که بارانی‌ام»

«حرف بزن حرف بزن سالهاست
تشنه‌ی یک صحبت طولانی ام»

«ها ... به کجا می‌کشی ام خوب من!
ها ... نکشانی به پریشانی ام!»

نظرات 1 + ارسال نظر
سالاری چهارشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 15:53

عالی
یک شعر پر از احساس و پر از جوشش همراه با انتخاب صحیح کلمات
و قافیه ای روان و زیبا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد